Ritmo Total

ساعت از یازده گذشته. مزدای سورمه ای رنگ بیشتر از حد مجاز تو خیابونای خلوت در حرکته.

هر دو ساکت اند. سرعت رو کم می کنه. نگاش می کنه, سرش پایینه و داره با دسته کیفش ور میره. چونه شو می گیره و به سمت خودش بر می گردونه. "باورم نداری نه؟؟"  دخترک سرش رو می چرخونه و  به بیرون زل می زنه. حالا سرعت شون بیشتر شده. دستش رو از پنجره میبره بیرون تا باد خنک رو لمس کنه. باد شالش رو تا بلندی ِ کلیپس خورده ی موهاش عقب میبره.

پسر صدای آهنگ رو بالا میبره. "ریتمو توتال" به یاد رقص دو نفره ای که با هم داشتن. تو این فکر ِ چرا همیشه کاری می کنه که باعث نا امیدیش بشه! نگاش می کنه. هنوزم تمام صورتش به سمت بیرونه. دخترک چشماش  رو میبنده و فشار میده تا یادش بره این آهنگ ِ دو نفره شون بوده.

سر کوچه ترمز می کنه. تو چشمای هم نگاه می کنن. "باورم می کنی؟؟"  "........."

دخترک مسیر صد متر مونده تا خونه رو می دوئه.

نظرات 19 + ارسال نظر
آلومینیم(al) جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:47 ق.ظ

"باد شالش رو تا بلندی ِ کلیپس خورده ی موهاش عقب میبره"این قسمت به من یه حس غریب داد... منو یاد یه خاطره انداخت


پ.ن:در جواب جوابی که به کامنت قبلی دادی:به سانسور سر خود بودن عادت کردم....دستم به نوشتن نمی ره خیلی وقتا اگه بره هم پاک میشه...sadly...

خاطره غریب ِ ناراحت کننده شاید!
بزار بره...این طوری راحت تری. البته نه هر جا.

مرد بارانی جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ http://rain-man.blogsky.com

الفرار...

به سلامت...

الیسا جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 ب.ظ http://negahemannegaheto.blogsky.com


خواستم باورت کنم
اما
نشد

خواستی باورش کنی.
من تونستم. شد.

احسان جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:31 ب.ظ http://ican65.blogsky.com

پسره همون لحظه یه نگاه میکنه به دختره میدونه که این آخرین باره که میتونه ببینش و دیگه باید فراموشش کنه میپیچه تو کوچه دنده 1و2و3 با سرعت میره به طرف دختره
دختره 3متر تا در خونه فاصله داره که یه صدا وحشتناک میاد و حس میکنه همینجوری داره بالا میره بالا و بالا از پنجره آشپزخونه مامانشو میبینه همینجور میره بالا یدفعه یاد فیلم " 5کیلومتر تابهشت " میوفته میگه نکنه که من مردم دارم پرواز میکنم ...
سریع برمیگرده پایین تو کوچه رو میبینه صحنه ای رو که میبینه باور نمیکنه وای خدای من نه نه !!!!
نترس زنده است
هیچی حواسش نبوده اشتباهی رفته تو بالابر کارگرا ساختمون بغلی اونم داره میره بالا پسره هم گواهینامه اش باهاش نبوده روبرو ایست پلیس میبینه از تو کوچه اینا میره ....
حال کردی چه پایانی دادم
صدا هم مال فرقون آجر بود دختره زده بود بهش از رو بالا بر افتاد رو ماشین پسره تو کوچه

11 شب نه بالا بری در کار هست نه مادر داخل آشپزخونه.
داستانت از ریشه مشکل داره آقــــــا :دی

[ بدون نام ] جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ب.ظ

شاید اینهم یه نوع غزل خداحافظی باشه...
همیشه سوال داشتم چرا غزل؟
چزا مثنوی نه؟ یا قصیده یا...

http://timarestan.blogsky.com/1390/04/26/post-108/

نه...
شاید غزل به معنی سرود و آواز خداحافظی به کار برده میشه. چه می دونم!

مرکز رها بخشی جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

یه سوال:
کسی که راوی ماجرای غزل خداحافضی:
http://timarestan.blogsky.com/1390/04/26/post-108/
بوده باید چیکار کنه؟!

نباید کاری کنه. زمان همه چیز رو حل می کنه.

آلومینیم(al) شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:50 ق.ظ

خودش به خودی خود ناراحت کننده نبود عزیز جان....
چیزای دیگه باعث شدن.


پ.ن:دو چی رو بعدا باید بگم(عمل زنبیل گذاری در صف)

73
11990

لعنت بر این چیزای دیگه.
باشه. بذار.

حاشیه شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:36 ق.ظ http://sepidedamvalimooi.blogfa.com

سلام.آره . بگی بخندی آخر ماه هم یه کم حقوق بگیری.چقدر تلخ!ممنون نگاه واقع گرایانه ات هستم .

البته زحمت انجام دادن کارها هم هست اما به خیلی چیزا می ارزه.

Amin BHB شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:36 ق.ظ http://eltornado.blogsky.com/

مثل اون سیگاراییه که همیشه لب آدم رو میسوزونه...
حتی اگه خاموش باشن!

خب لِم داره مدل گرفتنش بین انگشتا و گذاشتنش میون لب.

راسکلنیکف شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:21 ق.ظ http://soir1991.blogsky.com

سلام یه حس غریب باور نکردنی... شاید هم اون حسی که من از داستانت گرفتم یه جور خیانت بود..نمیدونم چرا...؟

سلام
شاید هم یه جور گند زدن.
شاید هم حس تو درست باشه

old friend یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ق.ظ

Man in sahnaro tue khateratam dashtam...
Tue morede man, man ba ghalbam va ba kasi ke midoonestam az inke delgiram dar azabe, laaaj kardam!!
Shayad bishtar az harchizi besh bavar dashtam, ama tooe oon lahze ke niaz dasht besh begam ke behesh hanoozam bavar daram, derang kardam...
In azab dadanesh na be nafE man tamoom shod, na be nafE oon...
Shayad behtar bashe gahi vaghta ba khodemoon laj bazi nakonim!!

اوه! می فهمم.

نه با خودمون نه با دیگران. پس با کی لجبازی کنیم!! :دی

alireza یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:27 ق.ظ http://lostpsycho.blogsky.com

دختره با بستن چشماش تونست یادش بره که این آهنگ دو نفرشون بوده؟ اگه تونست یعنی خیلی مرده!

شاید تونست.

احسان یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:16 ب.ظ http://ican65.blogsky.com

کجاش نوشتی 11 شب 11pmیا 11am یا 23 از کجا باید میفهمیدم شبه؟؟؟
بعدشم اگه شبم باشه کارگرا شیفت دوم کار بودن مامانشم داشته سحری درست میکرده
اگه نگی اونا ارمنین روزه نمیگیرن یا اهل روزه نیستن

این جا ۱۱ ظهر خیابونا از ترافیک قفله. نه خیابون خلوت!
مگه هر اتفاقی باید تو این ماه بیفته!

ناصر یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ http://introspection.blogsky.com

امان از پایان باز...ما عادت به هپی اندینگ داریم

ما که عادت نداریم

میکروب یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:48 ب.ظ http://rasoulfrj58.blogfa.com/

حتی خودت رو...
تو اتاق حبس...
هم بکنی...
من باورت ...
ندارم...
...
رفیق..
+ فکرشو بکن میتونی تصویرش رو برا خودت تفسیر کنی..
دمت گرم..

خیلی وقته حتا نمی تونم تصویرش رو تو دستم بگیرم...

الهام سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://maneghamin.blogsky.com

حق داشته طفلک مگه میشه این مردا رو باور داشت مگر؟

گاهی به سختی.

مِـــلا سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ http://mela.blogfa.com

هه! پسره حقش بوده لابد!
ولی کاش حقش نبود...:(
.
.
تصویر سازیت معرکه بود همشهری

حقش بود
قربانت

آلومینیم(al) پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ب.ظ

زنده ای عزیز؟

نه عزیز!

آریانا سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.kafe-late.blogfa.com

این بهترین وجهش است...دخترک پس سعی نکن بگذری...لااقل آرام عبور کن...تا دلتنگ تر نشوی...تا دلتنگ تر نشوی...

آرام عبور کردن...آرام عبور کردن...دلتنگ تر نشدن.....وااااااااای مرسی که یادم آوردی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد