من می نویسم

قرار  شد همه چیز ساده و آرام برگزار شود...


در قفل شد...


لیوان به دست نشست روی صندلی ِ جلوی پنجره ی باز و پرده ی رقاص...


با پیراهن سیاه, موهای بافته شده و فر, و عطر اوشن بلو*...


پاهایش را روی هم انداخت, از چای باغ های اطراف نوشید...


باد زد, نفس گرفت...


باد زد, نفس فرستاد...


سرش را به صندلی تکیه داد, چشمانش را بست...


باد زد, خندید...




دخترمان امروز 20 ساله شد.


*Oceana Blue

این اولین نوشته ی من بود, برای دیگری.

نظرات 10 + ارسال نظر
یاس وحشی چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:03 ب.ظ

درود بسیار رفیق...
تولدِ دخترِ دریا دل مبارک...
امروز شما می نویسید و می گویید و دل در گرویِ زادروزی است که اینقدر ساده اما زیبا برگزار شد...
باز هم تبریک...

ممنون یاس ِ عزیز...ممنون
حتا بی دلتنگی...
باز هم ممنون

vagrant پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.vagrant.blogsky.com

تولدته ؟
پس تو هم فروردینی یی
مبارکه

نوشته
اولین نوشته
اولیا همیشه یه جوری ان
نمیدونم چه جوری اما میمونن
خوب باشی

بله...منم فروردینی ام
مرسی

Chap dast پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 ق.ظ http://chapdastam.blogsky.com/

بودنت مبارک:*
در قفل شد!!!! گیر کردم رو این سه کلمه!
لبخندی که تهنا تهنا زده میشه! دل پذیره:*

ممنونم
در قفل شد محض اطمینان...قفل هم نمیشد کسی نبود
دلپذیره

سیاوش پاکسرشت پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:51 ب.ظ http://mr.pakseresht.info

تولدش مبارک :)

تشکر می کنه :)

آرمین پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:07 ب.ظ http://kenar-e-zolali.blogfa.com/

سلام
به روزم
البته مبارک باشد این جشن تولد بسیار غریب

سلام
ممنون

نیم من پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:23 ب.ظ

تولدت مبارک دختر اقیانوس

ممنونم

محبوبه شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:51 ق.ظ http://mzm70.blogsaky.com

تولدت مبارک با بهترین آرزوها

ممنون دوست جان

صدرا یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ق.ظ http://www.roozha88.blogfa.com

ممم...من قبلن می خوندمتون...بعد از تغییر سیستم گمتون کردم...حالا که اسم و آدرس رو دیدم یادم اومد.

روح باران دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:21 ب.ظ http://www.regen.blogfa.com

۲۰ سال ....
تن درد میگیرد وقتی ۲۰ ساله شدنم را نگاه می کنم!!!!م

بله دقیقن 20 سال. سالی که خیلی دور بودن رسیدن بهشون.
چرا تن درد! چی شد!

روح باران دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.regen.blogfa.com

۲۰ سال ....
تن درد میگیرم وقتی ۲۰ ساله شدنم را نگاه می کنم!!!!

ممنون بابت خصوصی تون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد